گفتگوهای درون به روایت قلم



خب امروز ۲۰۲۱ اینجا شروع شد ساله جدیده یادم اومد پیارسال توی ایستگاه ترمینی بودم همیشه یدونه درخت کریسمس بزرگ میذارن ک هرکی میخواد ارزوهاشو بنویسه اویزون کنه کاغذ مخصوص و خودکارم هست بعد اونجا ی سری پناهجو تمام توی سرما دور زمین خوابیدن دیدم یکی اورد بین همشون پیتزای گرم تو اون سرما تقسیم کرد چهره تک تکشونو میدیدم ک چقدر خوشحال میشدن دوس دارم اگ ی روزی پولدار شدم بتونم اینجوری غذا بدم ب ادم ها نمیدونم چقدر عمر میکنم یا پولدار میشم یا ن ولی اینو اینجا
این دو روز زیاد یاد استاد دیفرانسیلمون افتادم اقای رضوی یبار می گفت ی دختره ی سوال تو کلاس ازش پرسیده بود می گفت یک هفته داشته بهش فکر می کرده حلش کنه میگفت تمام خازن هام سوخت منو می شناخت، چون دخترش تو دبیرستان پشت من می شست تمریناشم من اکثرا می داد با التماس حل کنم یبار اقای رضوی ی امتحان 4 گزینه ای گرف من شدم 6 از 10 منو کشوند پشت در کلاس گف این چ وضعشه برای چی انقد کم شدی؟ گفتم باشه جبران می کنم دفعه بعدی از انتگرال امتحان گرفت ی سوالم شانسی زدم از ده،

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

طب سنتي ايراني خرید فایل موفقیت زناشویی کانون علمی فرهنگی آیت ا... مولانا(ره)-مسجد استاد و شاگرد علاقه مندی های من Darius Lori itnblog Hannah دفتر وکالت علی محسن زاده فرش و موکت تشريفاتي